یک بازی فارو اغلب “faro bank” خوانده می شد. این بازی با یک دست ورق بازی انجام میشد. یک نفر به عنوان “بانكدار” تعیین شده و تعداد نامعین از بازیکنان، كه به عنوان “قماربازان” شناخته میشوند، قابل پذیرش است. ژتنها (“چک” نامیده میشوند) توسط قمارباز از بانکدار (یا خانهای) که در آنجا بازی انجام میشده خریداری میشد. مقادیر شرط و حدود شرط توسط خانه (محل بازی) تعیین میشود. مقادیر چک معمول 50 سنت تا 10 دلار بود.
میز فارو به طور معمول بیضی شکل بود، پوشیده از پارچه ابریشمی تیره سبز، و دارای جایکاه مخصوص بانکدار بود. تختهای در سطح و قسمت بالای میز قرار داده شده بود که یک دست کارت (به صورت سنتی خال پیک) به ترتیب عددی به آن تخته چسبانده شده بود، که نمایانگر یک “layout” (طرح) شرط بندی استاندارد است. هر بازیکن شرط خود را روی یکی از 13 کارت در روی طرح قرار میداد. بازیکنان میتوانند چندین شرط بندی قرار دهند و میتوانند همزمان با قرار دادن شرط بندی خود بین کارتها یا روی لبههای کارتی خاص، روی چندین کارت شرط بندی کنند. یک بازیکن می تواند با قرار دادن یک نشان hexagonal (شش ضلعی) به نام “copper” (مس) روی کارت، هدف شرط خود را معکوس کند. برخی از تاریخها می گویند که گاه به جای مس از سکه پنی استفاده میشد. این کار به”coppering” شرط معروف بود، و معنای جمیع برد/ضرر را برای آن شرط خاص معکوس میکرد. بازیکنان همچنین میتوانند در نوار “high card” که در قسمت بالای طرح میز قرار دارد، شرط بندی را انتخاب کنند.
فرایند انجام کار
• یک دسته کارت مخلوط شده و درون یک “dealing box” (جعبه تقسیم یا معامله) قرار میگیرد، یک وسیله مکانیکی که به عنوان “shoe” (محل قرارگیری کارتها) شناخته میشد، برای جلوگیری از دستکاری در تقسیم کارت توسط بانکدار و به قصد اطمینان بازیکنان از یک بازی منصفانه استفاده میشد.
• کارت اول در dealing box “soda” خوانده می شد و “سوزانده میشد” و51 کارت در بازی باقی میماند. سپس دیلر دو کارت را پخش میکرد: اولین کارت “کارت بانکی” نامیده میشد و در سمت راست dealing box قرار میگرفت. کارت بعدی پس از کارت بانكدار، carte anglaise (كارت انگلیسی) یا به سادگی “كارت بازیکن” بود و در سمت چپ shoe قرار میگرفت.
• کارت بانكدار كارت از بین برنده شرط ها بود. صرف نظر از دست آن، تمام شرط های انجام شده در روی کارتی که همانند کارت بانکدار است توسط بازیکنان بازنده و توسط بانک برنده می شد. اگر کارت بازیکن کارت برنده بود، همه شرط های قرار داده شده روی کارتی که شبیه کارت بازیکن بودند با پرداخت 1 به 1 (پول برابر با شرط) توسط بانک (به عنوان مثال یک دلار شرط یک دلار برنده) به بازیکنان بازگردانده میشدند. شرط “high card” برنده میشد هنگامی کارت بازیکن ارزش بیشتری از کارت بانکدار داشته باشد.
• دیلر بعد از کشیدن هر دو کارت، تمام شرطها را تسویه میکرد. این به بازیکنان اجازه میداد قبل از تقسیم دو كارت بعدی شرط بندی كنند. شرط هایی که نه برنده میشدند و نه بازنده در میز باقی میماندند و بازیکن میتوانند آن را قبل از قرعه کشی بعدی بردارند یا تغییر دهند.
• هنگامی که فقط سه کارت در dealing box باقی مانده بود، دیلر اعلام “call the turn” میکدر، که نوع خاصی از شرط بندی بود که در پایان هر دور بازی اتفاق میافتاد. اکنون هدف پیش بینی ترتیب دقیق قرار گرفتن سه کارت باقی مانده، Bankers ، Players و کارت نهایی به نام Hock بود. شانس بازیکن در اینجا 5 به 1 بود، اگر حالی که شرط موفقیت آمیز بود 4 به 1 (یا اگر یک پیش بینی در بین این سه پیش بینی که به “cat-hop” معروف است درست بود 1 به 1) پرداخت می شد. این موضوع یکی از معدود مزیت های دیلر در فارو را ایجاد میکند. اگر اتفاق بیفتد که سه کارت باقی مانده همه یکسان باشند، شرط نهایی وجود نخواهد داشت، و نتیجهای حاصل نخواهد شد.
مزایای خاصی برای بانکدار محفوظ بود: اگر او یک doublet (دوبل)، یعنی دو کارت مساوی را میگرفت، نیمی از شرط روی کارتی که جمع آن برابر دو کارت خود بود برنده میشد. اگر بانکدار آخرین کارت بسته را به خود میداد، او از دو برابر کردن شرط بر روی آن کارت معاف میشد. این امر و مزیت ناشی از شانس در نوبت شرط بندی، سود مالی ناچیزی را برای دیلر یا خانه فراهم میکرد. برای اینکه سود بیشتری را شامل شوند و یا برای مقابله با ضررهای تقلب بازیکنان، دیلرها نیز اغلب تقلب میکنند.
وسیله ای به نام “casekeep” با شمارش کارت ها برای کمک به بازیکنان و جلوگیری از تقلب دیلرها به کار گرفته میشد. casekeep شبیه به یک چرتکه بود و برای هر عدد کارت یک محور داشت و در هر محور چهار مهره وجود داشت. با پخش کارت، برنده یا بازنده، یکی از چهار مهره را منتقل میکرد تا نشان دهد آن کارت بازی شده است. این به بازیکنان اجازه میدهد که شرط های خود را با شناسایی کارتهایی که در dealing box باقی مانده است، برنامه ریزی کنند. متصدی casekeep را “casekeeper” یا به صورت محاوره ای در غرب آمریکا “coffin driver” (راننده تابوت) مینامند.