در یک بازی منصفانه، سود قمارخانه کم بود، بنابراین بانکداران به طور فزایندهای برای افزایش سودآوری بازی برای قمارخانه، به تقلب در مقابل بازیکنان متوسل میشدند. این موضوع را سردبیران Hoyle نیز هنگام توصیف نحوه افتتاح و بهره برداری بانک در فارو تأیید میكردند: “برای توجیه اقتصادی بازی، یک دیلر باید از سود دائمی برخوردار باشد.
توسط دیلرها
دیلرها از روش های مختلف تقلب استفاده میکردند:
• دسته ورقهای تقلبی یا پنهان شده: کارتهای هم شکل زیادی در یک دسته ورق پنهانی جاسازی شده است و استفاده از این تقلب طبق قوانین بازی به دیلر اجازه میدهد نیمی از شرط های مربوط به کارتهای یکسان را مطالبه کند. یک دسته ورق تقلبی شامل کارتهای با بافت خاص میباشد که به دیلرها امکان میدهد کارتهای هم شکل را در داخل دسته ورق ایجاد کنند در حالی که بازیکنان تصور میکنند دسته ورق کامل مخلوط شده است.
dealing box تقلبی: جعبههای نگهدارنده کارت تقلبی یا “gaffed”، انواع مختلفی داشتند. به طور معمول، آنها به دیلر اجازه میدادند کارت بعدی را قبل از شرطبندی، با استفاده از یک آینه یا منشور کوچک که فقط برای دیلر قابل مشاهده است، ببیند. اگر روی کارت بعدی به شدت شرطبندی میشد، جعبه میتواند به دیلر این امکان را دهد که دو کارت را یکجا بکشد، بنابراین شرطبندی کارتی را که پنهان شده بود پرداخت نمیکرد. این امر باعث می شود که casekeep کارت پنهان شده را حساب نکند. اگر متصدی casekeep در قمارخانه کار میکرد، میتوانست برای حساب نکردن آن کارت هنگام پخش به صورت “اتفاقی” مقصر شناخته شود.
• Sleight of Hand: در هماهنگی با dealing box تقلبی، هنگامی که میدانست کارت بعدی کارت برنده برای بازیکن است، دیلر می توانست، شرط بندی یک بازیکن را از کارت برنده در صورتی که طرح روی میز در سمت دیلر قرار داشت، جابجا کند. در یک میز فارو گیج کننده، او اغلب میتوانست این کار انجام دهد، اگرچه این یک حرکت خطرناک بود.
توسط بازیکنان
بازیکنان نیز به طور معمول تقلب میکنند. تکنیکهای آنها حواس پرتی، تردستی و معمولاً شامل انتقال شرط به کارت برنده یا به کارتی که کمترین باخت را دارد بود. روشهای آنها از ابتدایی تا خلاقانه و تردستی با سرعت در یک میز شلوغ طبقه بندی میشد:
• حرکت ساده شرط بندی بازیمنان: ابتدایی ترین تقلب این بود که شخص شرط بندی را به کارت مجاور در میز انتقلال میداد در حالی که توجه بانکدار پرت میکرد. در حالی که ساده ترین بود، بیشترین خطر شناسایی را نیز به همراه داشت.
• حرکت با نخ: یک نخ ابریشم یا موی اسب را به شرط قمارباز در قسمت پایین آن میچسبانند که اجازه میدهد تا شرط از روی طرح میز به کارت دیگری در آن طرح کشیده شود. این کار ریسک پذیری کمتری داشت، زیرا بازیکن متقلب مجبور به انجام عملی آشکار نبود.
• از بین بردن copper: یک راه برای استفاده از نخ، چسباندن آن به نشانه مسی است که برای معکوس کردن شرط استفاده شده است. اگر کارت بازنده با شرط بازیکن مطابقت داشته باشد، نشانه مسی آن را به یک شرط برنده تبدیل میکرد و نیازی به تقلب نبود. با این حال، در مرحله دوم، اگر کارت برنده با شرط بازیکن مطابقت داشت، نشانه مسی به طور معمول آن را بازنده میکرد، اما با حرکت دادن سریع نشانه مسی توسط نخ نامرئی از روی محل شرط، آن را به یک برنده تبدیل میکرد. این کمترین خطر را داشت، زیرا وقتی نشانه مسی از محل خود خارج میشد، هیچ نخی به شرط متصل باقی نمیماند.آشکار شدن تقلب اغلب منجر به دعوا و یا حتی تیراندازی با اسلحه میشد.